Donnerstag, 14. Februar 2013


کاروان عشق سالاری نداشت
هرچه بوده روزگار من گذشت
من نمیدانام کجا در قلب من
از بیابان یا که از دریا گذشت
از فراز خط سرخ آسمان
تو که میدانی‌ که هرگز بر نگشت
هیچ میدانی‌ چه کردی با دلم
خشک کردی در کویری پر ز دشت
روز‌های عشق شیرینم چو با د
رفت و رفت و رفت تا عمرم گذشت

Keine Kommentare: