نشکن آینه ، دنیای مرا
که من از شیشه قلبم به توها مینگرم
در نگاهم گم شد
قاصدک با همه ی پرهایش
پتک فریاد زند
روی سندان یکی آهنگر
هم صد ایش نشوم
که خود آهسته بنالم
و بگویم بهتر
مزدا
شاعرهمان اشعار اسکنبیل هستم و برگرفته از کسی، مطلبی و کتابی نیست