Freitag, 27. Januar 2017

اتشفشان چه خموش است در بهار
با چهره ی بهار به جنگی نمی‌‌رود
اطراف من که پر از سنگ خاره است
با بوی یاس سفره ی ننگی نمی‌‌رود
آزادگان، به عشق  قسم یاد می‌کنند
گر‌ دل شکسته اند ، به چنگی نمی‌‌رود
پوشانده اند قامت رنگی‌ رنگ را
دستی‌ ز نور به سنگی‌ نمی‌‌رود
مزدا