Sonntag, 16. Oktober 2016

احساس ترین شعرم
یک زمزمه از عشق است
باران نباریده درهمهمه ی عشق است
اتش چوزند برقی
فریاد کشد رعدی
تاریکترین ابری
بارد که شب عشق است
مزدا 

Donnerstag, 6. Oktober 2016

زنجیر زدم بر پای ،تا فکر شود آزاد
زنجیره‌ افکارم،در یاد زند فریاد
جان را به سر زلفش ،بستم که نفس آید
در پیچ و خم موجم ،دریای نفس در با د
گل بر سر خارم من، در پیش نیاز خود
با باده فروشانم ،از یاد روم در یاد
ناقوس  کیسا را از مرگ نترسانید
در حنجره ناقوس،فریاد شود بیداد
خورسید نمی‌‌نالد،از بادیه و صحرا
ابری که بجوش آید،شیرین نشود فرهاد
مزدا