Dienstag, 21. Oktober 2008

دنبال کفش سفالین کهنه ام
با نفت و گاز بدان پا برهنه ام
لب های کوزه ی من تشنه از سراب
در سفره ی یتیم نه نان آمده، نه آب
کفتار و خرس و شغالان سلامتند
گنجشک و کبک همه در خوابند غفلتند
غوکان دعا کنند به جان خرس پیر را
جان ها فدا کنیم پرچم خوشید و شیر را




گون

Keine Kommentare: