دلم برای تو تنگ است
راه من دور است
دلم به راه تو غوغاست
درخم چنگ است
کجا هوا نگرفته است
اگر به دیدن گل رفته ام
گذر از آن شقایق بی پَر
گذر ز لاله خاموش
چه رهگذر بسیار
روم به دیدن بیمار
ببین که، تنهایی
کجا به خاک نیاسوده سجده باید کرد
که، سجده ام رنگ است
وزیر خاک
پر از لاشه های خرد شده
و موریانه رسیده به استخوان
من از پیاده روی سرسرای بی روحی
ز اشک خشک نگشته
هزار مردمک چشم
ریخت از یادم
دلم برای تو تنگ است
زمانه ای که، گذشته
به کوچه ها بن بست
که، پُر ز کوچه تنگ است
رسیده آب
به اَبروی آسمان در خواب
ببین
که، جبهه جنگ تنگ است
صدای مهربانی ها
چون صدای خمپاره است
صدای خنده ما
از صدا چو رگبار است
صدای اشک
اسیری
به چشم همراه است
به کودکی نرسیدم
جوانیم پیر است
به کام من
همه جا رنگی از زمستان است
نگاه تو شده سنگی
نگفته می گویی
دلم برای تو تنگ است
راه من دور است
دلم به راه تو غوغاست
درخم چنگ است
کجا هوا نگرفته است
اگر به دیدن گل رفته ام
گذر از آن شقایق بی پَر
گذر ز لاله خاموش
چه رهگذر بسیار
روم به دیدن بیمار
ببین که، تنهایی
کجا به خاک نیاسوده سجده باید کرد
که، سجده ام رنگ است
وزیر خاک
پر از لاشه های خرد شده
و موریانه رسیده به استخوان
من از پیاده روی سرسرای بی روحی
ز اشک خشک نگشته
هزار مردمک چشم
ریخت از یادم
دلم برای تو تنگ است
زمانه ای که، گذشته
به کوچه ها بن بست
که، پُر ز کوچه تنگ است
رسیده آب
به اَبروی آسمان در خواب
ببین
که، جبهه جنگ تنگ است
صدای مهربانی ها
چون صدای خمپاره است
صدای خنده ما
از صدا چو رگبار است
صدای اشک
اسیری
به چشم همراه است
به کودکی نرسیدم
جوانیم پیر است
به کام من
همه جا رنگی از زمستان است
نگاه تو شده سنگی
نگفته می گویی
دلم برای تو تنگ است
گون
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen