Samstag, 8. April 2017

من و تو اشک   دریاییم
که در آن شوره زار تلخ افتادیم
نه بذری  که بروید در بهار ما
نه رویش در سحرگاه  خیال ما
اگر باران  بود رحمت
چرا این سرزمین خشک را 
هرگز بهاری نیست
مزدا

Keine Kommentare: