من که در گیر فلک  پیر شدم
از ندانی که گذشت ،سیر شدم
همگی مرده ،ولی فریادیم
داد خواهیم چرا  بیدادیم
من دهان بسته ،  سر و رو بسته
این چه روزی است که   بی هم شادیم  
مزدا 
شاعرهمان اشعار اسکنبیل هستم و برگرفته از کسی، مطلبی و کتابی نیست
 
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen