Sonntag, 11. Oktober 2009

آفتاب آمده داغ
لحظه ای با خند ه
روی دیواره ی باغ
لحظه ای هم تبدار
تا به اشکی ز شرر
کند ابری گریان
گل و لایی نمدار
شاپرک شب پرواز
زیر برگی خشکان
می نوازد در ساز
تا که، شب بال زند
دور شمعی بیدار




گون

Keine Kommentare: