گًل آرامش من باش
عطر تنهایی را ،تو کجا پیچیدی
در کدام کوچه بن بست،گًل دلتنگی
دسته دسته چیدی
اشکهایی که چکیده است به پای گًل سرخ
عشق را همراهش،دادهام بر خاکش
چشمها را بستم،
تا ببوید در خواب
شبنم ابر بر این چهره چسبیده به دور
ابر احساس ندارد در گوش
بارش باران را ،این همه راه
در آن کوچه تنگ هم آغوش
قدمی بیش نمانده است به عشق
و فقط کافی بود
در کنارم گًل سرخم باشی
با صدایی که پر از زمزمه هاست
ماه سرخم باشی
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen