خاطرم هست اگر ماه نباشد ،چه شود
خاطرم هست اگر بید بلرزد ز چهها میلرزد
خاطرم هست بهار با چه ز بان می آید
خاطرم هست که سر ما چه نشانی دارد
و شکوفه ز کجا میروید
خاطرم هست که گلبرگ ضعیفی که تو میپنداری
به سر شاخه خشکیدهه نمیآید باز
خاطرم هست که تو سایه نشین قدمی ناپیدا
یا بهمراهه حروفی از عشق
دائماً در سفری
خاطرم میماند که تو
بازیچه یک دم هنری
و عروسک بازی
خاطرم میماند که عروسک نشوم
که شوم همبازی
خاطرم میماند که
سفر در پی دردی است که
فریاد ره دور
مرا میخواند
پای من تاول عشقی ز سرم داد نشان
که نمیفهمیدی
تو بدنبال عروسک بازی
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen