Posts
این جام شراب ناب را سر نکشم
جز باده عشق را به بر من نکشم
مستی به شراب زندگانی مستی است
زین مستی خود زمست کمتر نکشم
پیمانه بده که ساقی مستانی
زین باده پرستیم شرر من نکشم
شاعرهمان اشعار اسکنبیل هستم و برگرفته از کسی، مطلبی و کتابی نیست
Dieses Blog durchsuchen
Translate
Über mich
Blog-Archiv
-
▼
2013
(117)
-
▼
April
(17)
- به نازم به نازم به میخانه دل به نازم به سازم ...
- در این بهار عاشقی خزان به سر نمیرسد سپیده امید ...
- آی آفتاب داغ بسوزان تو جان من جسمی نمانده تا ...
- ما هم به کنج و گوشه میخانه رسفته ایم افسوس بی ...
- چه دردی میکشد این جسم بی روحم که او همراه ...
- خاطرم هست اگر ماه نباشد ،چه شود خاطرم هست اگ...
- باور کوه از دشت یا که باور دشت از کوه شعرم...
- آی کعبه دل بهر کجا باشی تو در زورق دل چه ب...
- آی کعبه دل بهر کجا باشی تو در زورق دل چه ب...
- هر ناله من هزار راز است امشب مجنون شده در رهی ک...
- توی این باغچه کوچک دل گل باید کاشت گل کاغذ...
- آی رهگذران خوب ببینید که دل فرش زمین است آه...
- شعرم به دامن صحرا چو قایقی است در داشت سینهام ...
- ملامتم نکنید آی هزارههای خموش در این سرای غری...
- این جام شراب ناب را سر نکشم جز باده عشق را به ...
- دلم هوای سفر دارد از غم بیداد خدای من چه نشستی ...
- هوا که سرد سرد هست جوانهها هوس کنند؟ جوانه ...
-
▼
April
(17)
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen