چه کسی میاید
چه کسی همراه است
تا لب واژه تلخ
که زنیم بر لب بی ساحل نور
غرق در خویش بجامانده ز صبح
چه کسی بوسه زند بر مهتاب
هیچ کس نیست بجز همراهم
این دلم خون شده از این همه خواب
مزدا
شاعرهمان اشعار اسکنبیل هستم و برگرفته از کسی، مطلبی و کتابی نیست
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen