شعله های یخ زده خورشید
گرمای وجودم را چشید
هیچ کس در گذر فریاد
صدایم را نشنید
پروانه های شب پره ی رقصان
گلویم را بر خاک می کشید
ای مردگان زنده شده از خاک
با سینه های چاک چاک
این ها که، جای خدا ایستاده اند
هستند زیر لاک
فردا به جرم عشق به ایران
بر دار می شویم
همراه رفتگان راه وطن
بیدار می شویم
گرمای وجودم را چشید
هیچ کس در گذر فریاد
صدایم را نشنید
پروانه های شب پره ی رقصان
گلویم را بر خاک می کشید
ای مردگان زنده شده از خاک
با سینه های چاک چاک
این ها که، جای خدا ایستاده اند
هستند زیر لاک
فردا به جرم عشق به ایران
بر دار می شویم
همراه رفتگان راه وطن
بیدار می شویم
گون
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen