هوا را می توان نالید
مرا هم، می توان نالاند
در و دروازه ها باز است
در هنگامه ی باران
اگر شویند خاکی را
نه از آلایش خاک است
به رنگ خاک در کویَت
شوم خاکی که، او پاک است
هوا نالان
منم باران
اگر سخت است باریدن
زچشم ابرها از گاز اشک آور
ببارد در خم دیدن
تویی باران
که، افتادی زچشم آسمان
برسینه ی جانان
شوم باران
ز خود نالان
مرا هم، می توان نالاند
در و دروازه ها باز است
در هنگامه ی باران
اگر شویند خاکی را
نه از آلایش خاک است
به رنگ خاک در کویَت
شوم خاکی که، او پاک است
هوا نالان
منم باران
اگر سخت است باریدن
زچشم ابرها از گاز اشک آور
ببارد در خم دیدن
تویی باران
که، افتادی زچشم آسمان
برسینه ی جانان
شوم باران
ز خود نالان
گون
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen