کاش میشد که از حاشیه بیرون آیی
و نمادی ز شقایق باشی
کاش میشد قد مور چه یی
این دلت لانه گرمی میشد
کاش احساس من از تنها یی
عطر لبهای تو در شب میشد
کاش میشد چو صبحی از شب
غم تنهای من رد میشد
و بهمراه نسیمی از گًل
ساکن گونه یی از تب میشد
کاش میشد که هنگام وداع
پیش رویم همهجا سد میشد
کاش میشد که در باغ خدا
جاده در نفسم شب میشد
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen