محراب عشق را به نماز ایستاده ام
بر جام غم و شراب خدا سجده میکنم
من رو به سوی میکده عشق میروم
با دانههای عشق رو به کجا سجده میکنم
من آمد به سوی تو آی آفتاب سبز
بی نام و آشنا به وفا سجده میکنم
گر میکنم نگاه بسوی سراب دل
در راه دوست پیش شما سجده میکنم
نه میشود نشست و نه هم ایستاده رفت
در تنگنای عشق و حیا سجده میکنم
من میروم که او نشناسد نشان من
آی داور جهان به شما سجاده میکنم
اینک که جام هستی من را شکسته اند
با این شکایتم به خدا سجده میکنم
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen