از یخ برون زده
از سنگ سر زده
گلهای قاصدک
وقت رسیدن است
پیغامها کجاست
هر جا نرو
هرجا ننشین
با خود مرا ببر
تا راههای دور
همراه من بمان
تا انتهای نور
گلهای قاصدک
تاریک میشود
شبهای زندگی
بی تو برای من
با با د میروی
خالی نکن مرا
از خاطرات عشق
با چاله یی ز گور
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen